salam

ساخت وبلاگ

«««چند روش برای کاهش فشار خون بالا - مروری بر خواص خربزه »»»

 خربزه برای اشخاص مبتلا به کم خونی بسیار مفید است، رنگ چهره را روشن می کند، رفع کننده یبوست است و به هضم غذا کمک می کند همچنین افزاینده ادرار و دفع کننده سنگ مثانه و کلیه است ... خربزه، سلول های بدن را ترمیم می کند میترا زراتی، کارشناس تغذیه می گوید: خربزه دارای ویتامین a و c است و در ترمیم و تجدید سلول های بدن نقش مهمی را بر عهده دارد همچنین این میوه بسیار مدر بوده و برای افرادی که به بیماری های کلیوی و سنگ کلیه مبتلا هستند، بسیار مفید است ... وی با بیان اینکه خربزه به دلیل داشتن ویتامین a برای تقویت بینایی، خون سازی و تقویت سیستم ایمنی بدن بسیار مفید است، ادامه داد: خربزه سرشار از ویتامین های a و c و سلولز است همچنین این میوه ملین بوده و برای درمان یبوست بسیار مفید است ... این کارشناس تغذیه اضافه کرد: خربزه برای اشخاص مبتلا به کم خونی بسیار مفید است، رنگ چهره را روشن می کند، رفع کننده یبوست است و به هضم غذا کمک می کند همچنین افزاینده ادرار و دفع کننده سنگ مثانه و کلیه است ... به گزارش ایسنا، متخصصان تغذیه در مرکز بهداشتی دانشگاه تگزاس خاطرنشان کردند: خوردن مقادیر زیادی از سبزیجات و میوه های سرشار از پتاسیم مانند خربزه و پرتقال برای مبتلایان به فشار خون بالا مفید است و در پایین آوردن فشار خون تأثیر قابل توجهی دارند.

    منبع : تبیان 

فشار خون بالا با تعداد هشداردهنده مرگ و میر سالانه در جهان مرتبط است ... هر چند فشار خون بالا ممکن است علائم ظاهری نداشته باشد، اما مهم ترین پیامدهای آن حمله قلبی ، سکته مغزی و در کنار آن نارسایی کلیوی است ... اگر شما چاق هستید، می توانید با کاهش وزن و اعمال چند تغییر کوچک در زندگی تان، فشار خون خود را پایین بیاورید ... اگر این اقدام به طور صحیح انجام شود، قلب می تواند به طور موثرتری از اکسیژن استفاده کند ... 1- می توانید با 15 دقیقه ورزش روزانه شروع کنید و به آرامی مدت و شدت تمرینات را افزایش دهید ... 2- تمرین تنفس آرام و روش های مدیتیشن هم می تواند در این خصوص بر شما تاثیر شگفت انگیزی داشته باشند ... این روش ها به شما کمک می کنند که به میزان قابل ملاحظه ای استرس خود را کاهش دهید و فشار خونتان را نیز کنترل کنید ... سعی کنید این روش را 10 دقیقه صبح و 10 دقیقه شب انجام دهید ... نفس عمیق خود را به درون برده و سپس خارج کنید ... 3- مواد خوراکی سرشار از پتاسیم مصرف کنید ... شاید تا کنون از تاثیرات منفی سدیم (نمک) روی فشار خون شنیده باشید ... پتاسیم یک ماده معدنی ضروری برای مقابله با تاثیرات بد سدیم است ... میوه ها و سبزیجات غنی از پتاسیم هستند، از جمله سیب زمینی ، گوجه فرنگی، آب پرتقال، موز، نخود فرنگی و کشمش ... قبل از این که نمک به غذا بیفزایید فکر می کنید که آیا واقعا به آن نیاز دارید یا نه ادامه ...

    منبع : تبیان

4- برای کاهش فشار خون، خربزه بخورید

... متخصصان تغذیه در مرکز بهداشتی دانشگاه تگزاس خاطرنشان کردند: خوردن مقادیر زیادی از سبزیجات و میوه های سرشار از پتاسیم مانند خربزه و پرتقال برای مبتلایان به فشار خون بالا مفید است و در پایین آوردن فشار خون تاثیر قابل توجهی دارند ... دکتر لونا ساندون استادیار تغذیه کلینیکی در این دانشگاه و سخنگوی انجمن دیابت آمریکا در این باره اظهار داشت: خربزه نیز مانند هندوانه و طالبی بویژه حاوی مقادیر زیادی پتاسیم است ... یک چهارم از طالبی حاوی 800 تا 900 میلی گرم پتاسیم است که تقریبا 20 درصد از مقدار توصیه شده برای مصرف روزانه پتاسیم را تامین می کند ... وی تصریح کرد: میوه هایی چون آووکادو، کیوی، خرماها، لوبیا، سیب زمینی، گوجه فرنگی و حتی گریپ فروت از دیگر منابع غذایی غنی از پتاسیم محسوب می شوند که برای مبتلایان به فشار خون بالا سودمند هستند ادامه ...

    منبع : سلامت نيوز

 

«سلامت باشید.»

salam...
ما را در سایت salam دنبال می کنید

برچسب : چند روش برای کاهش فشار خون بالا , مروری بر خواص خربزه , نویسنده : مصطفی شاطرپور shater بازدید : 306 تاريخ : جمعه 1 دی 1391 ساعت: 3:02

قال الامام مهدی(عج):

وأمّاالحوادث   الواقعه  فارجعوا  فیها الی  رواة  حدیثنا فإنهم حجّتی علیکم وأنا حجّه الله علیکم

ودرمورد رویدادهای زمان به راویان حدیث ما (ولی فقیه) رجوع کنید که آنان حجّت من برشمایند ومن حجّت خدا برآن ها می باشم.

salam...
ما را در سایت salam دنبال می کنید

برچسب : حدیث از امام مهدی صاحب الزمان,عج, نویسنده : مصطفی شاطرپور shater بازدید : 448 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 19:52

                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 122

 [سوره عبس (80): آيات 1 تا 10]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

عَبَسَ وَ تَوَلَّى (1) أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏ (2) وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى (3) أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى‏ (4)

أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى‏ (5) فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى (6) وَ ما عَلَيْكَ أَلاَّ يَزَّكَّى (7) وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى‏ (8) وَ هُوَ يَخْشى‏ (9)

فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى (10)

                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 123

ترجمه‏

بنام خداوند بخشنده بخشايشگر 1- چهره درهم كشيد و روى برتافت! 2- از اينكه نابينايى به سراغ او آمده بود.

3- تو چه مى‏دانى شايد او پاكى و تقوى پيشه كند؟

4- يا متذكر گردد و اين تذكر به حال او مفيد باشد.

5- اما آن كس كه مستغنى است.

6- تو به او روى مى‏آورى! 7- در حالى كه اگر او خود را پاك نسازد چيزى بر تو نيست.

8- اما كسى كه به سراغ تو مى‏آيد و كوشش مى‏كند، 9- و از خدا ترسان است، 10- تو از او غافل مى‏شوى.

شان نزول:

اين آيات اجمالا نشان مى‏دهد كه خداوند كسى را در آنها مورد عتاب قرار داده به خاطر اينكه فرد يا افراد غنى و ثروتمندى را بر نابيناى حق‏طلبى مقدم داشته است، اما اين شخص مورد عتاب كيست؟ در آن اختلاف نظر است:

مشهور در ميان مفسران عامه و خاصه اين است كه:

عده‏اى از سران قريش مانند عتبة بن ربيعه، ابو جهل، عباس بن عبد المطلب، و جمعى ديگر، خدمت پيامبر ص بودند و پيامبر مشغول تبليغ و دعوت آنها به سوى اسلام بود و اميد داشت كه اين سخنان در دل آنها مؤثر شود (و مسلما اگر اينگونه افراد اسلام را مى‏پذيرفتند گروه ديگرى را به اسلام مى‏كشاندند و هم كارشكنيهاى آنها از ميان مى‏رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود) در اين ميان" عبد اللَّه بن ام مكتوم" كه مرد نابينا و ظاهرا فقيرى بود وارد مجلس شد،                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 124

 و از پيغمبر ص تقاضا كرد آياتى از قرآن را براى او بخواند و به او تعليم دهد، و پيوسته سخن خود را تكرار مى‏كرد و آرام نمى‏گرفت، زيرا دقيقا متوجه نبود كه پيامبر ص با چه كسانى مشغول صحبت است.

او آن قدر كلام پيغمبر ص را قطع كرد كه حضرت ص ناراحت شد، و آثار ناخشنودى در چهره مباركش نمايان گشت و در دل گفت: اين سران عرب پيش خود مى‏گويند پيروان محمد ص نابينايان و بردگانند، و لذا رو از" عبد اللَّه" برگرداند، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد.

در اين هنگام آيات فوق نازل شد (و در اين باره پيامبر ص را مورد عتاب قرار داد) رسول ص بعد از اين ماجرا" عبد اللَّه" را پيوسته گرامى مى‏داشت، و هنگامى كه او را مى‏ديد مى‏فرمود: مرحبا بمن عاتبنى فيه ربى:" مرحبا به كسى كه پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد و سپس به او مى‏فرمود:

" آيا حاجتى دارى آن را انجام دهم"؟ و پيامبر ص دو بار او را در غزوات اسلامى در مدينه جانشين خويش قرار داد «1».

شان نزول دومى كه براى آيات فوق نقل شده اين است كه اين آيات درباره مردى از" بنى اميه" نازل شده كه نزد پيامبر نشسته بود، در همان حال" عبد اللَّه بن ام مكتوم" وارد شد، هنگامى كه چشمش به" عبد اللَّه" افتاد خود را جمع كرد، مثل اينكه مى‏ترسيد آلوده شود و قيافه درهم كشيده و صورت خود را برگردانيد، خداوند در آيات فوق عمل او را نقل كرده، و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است، اين شان نزول در حديثى از امام صادق ع نقل شده است «2».

محقق بزرگ شيعه مرحوم" سيد مرتضى" اين شان نزول را پذيرفته است.

__________________________________________________

 (1 و 2)" مجمع البيان" جلد 10 صفحه 437.

                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 125

البته در آيه چيزى كه صريحا دلالت كند كه منظور شخص پيامبر ص است وجود ندارد تنها چيزى كه مى‏تواند قرينه‏اى بر اين معنى باشد خطابهايى است كه از آيات 8 تا 10 اين سوره آمده كه مى‏گويد:" كسى كه پيوسته (براى شنيدن آيات خدا) به سرعت سراغ تو مى‏آيد، و از خدا مى‏ترسد، تو از او غافل مى‏شوى"! اين چيزى است كه بهتر از هر كس در مورد پيامبر ص مى‏تواند صادق باشد.

ولى به گفته مرحوم" سيد مرتضى" قرائنى نيز در اين آيات وجود دارد كه نشان مى‏دهد منظور شخص پيامبر ص نيست از جمله اينكه:

" عبوس بودن" از صفات پيامبران مخصوصا پيغمبر اسلام نيست، او حتى نسبت به دشمنان خود با چهره گشاده سخن مى‏گفت، تا چه رسد به مؤمنان حقيقت جو.

ديگر اينكه پرداختن به اغنيا و غافل شدن از فقراى حق طلب با اخلاق آن حضرت كه در آيه 4 سوره" ن" به آن اشاره شده وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ:

" تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى" هرگز نمى‏سازد، (بخصوص اينكه معروف است سوره" ن" قبل از سوره عبس نازل شده است) «1».

ولى به فرض كه شان نزول اول واقعيت داشته باشد اين مطلب در حد ترك اولايى بيش نيست: و كارى كه منافات با مقام عصمت داشته باشد در آن مشاهده نمى‏شود.

زيرا" اولا" پيامبر ص هدفى جز نفوذ در سران قريش، و گسترش دعوت اسلام از اين طريق، و درهم شكستن مقاومت آنها، نداشت.

__________________________________________________

 (1) همان مدرك.

                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 126

" ثانيا" چهره درهم كشيدن در برابر يك مرد نابينا مشكلى ايجاد نمى‏كند چرا كه او نمى‏بيند، به علاوه عبد اللَّه بن ام مكتوم نيز رعايت آداب مجلس را نكرده بود زيرا كه هنگامى كه مى‏شنود پيامبر ص با گروهى مشغول صحبت است نبايد سخن او را قطع كند.

ولى از آنجا كه خداوند اهميت فوق العاده‏اى به محبت و ملاطفت كردن با مؤمنان مستضعف حقيقت طلب مى‏دهد همين مقدار بى‏اعتنايى را در برابر اين مرد مؤمن براى پيامبرش نمى‏پسندد و او را مورد عتاب قرار مى‏دهد، اينها همه از يك سو.

از سوى ديگر، اگر به اين آيات از زاويه حقانيت و عظمت پيامبر ص نگاه كنيم، مى‏بينيم در سرحد يك معجزه است، چرا كه رهبر بزرگ اسلام در كتاب آسمانى خود آن چنان مسئوليت براى خود ذكر مى‏كند كه حتى كوچكترين ترك اولى، يعنى بى‏اعتنايى مختصرى نسبت به يك مرد نابيناى حق طلب، را مورد عتاب خداوند مى‏بيند، اين دليل زنده‏اى است بر اينكه اين كتاب آسمانى از سوى خدا است و او پيامبر صادق است، مسلما اگر اين كتاب از سوى خداوند نبود چنين محتوايى نداشت.

و عجب‏تر اينكه پيامبر ص طبق روايتى كه در بالا آورديم هر وقت" عبد اللَّه بن ام مكتوم" را مى‏ديد به ياد اين ماجرا مى‏افتاد و او را بسيار احترام مى‏كرد.

و از سوى ديگر اين آيات مى‏تواند بيانگر فرهنگ اسلام در بر خورد با مستضعفان و مستكبران باشد، كه چگونه مرد فقير نابيناى مؤمنى را بر آن همه اغنيا و سران قدرتمند مشرك عرب مقدم مى‏شمرد، اين به خوبى نشان مى‏دهد كه اسلام حامى مستضعفان و دشمن مستكبران است.

در پايان اين سخن بار ديگر تكرار مى‏كنيم كه مشهور در ميان مفسران                        تفسير نمونه، ج‏26، ص: 127

 گرچه شان نزول اول است ولى بايد اعتراف كرد كه در خود آيه چيزى كه صريحا دليل بر اين معنى باشد كه منظور پيامبر ص است وجود ندارد.

salam...
ما را در سایت salam دنبال می کنید

برچسب : تفسیر سوره مبارکه عبس, نویسنده : مصطفی شاطرپور shater بازدید : 222 تاريخ : پنجشنبه 30 آذر 1391 ساعت: 3:48

salam...
ما را در سایت salam دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مصطفی شاطرپور shater بازدید : 309 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1391 ساعت: 20:52